صنايع دستي كُردها

1 مهر 1399

صنايع دستي به عنوان بخشي از ميراث فرهنگي و نمادي از نوع زندگي فرهنگي يك جامعه، همواره مورد توجه مي باشد. به علت ويژگي زندگي سنتي در بسياري از نقاط كردستان و عدم استيلاي بخش صنعتي، هنوز صنايع دستي استان از لحاظ كيفيت و گستردگي در سطح كشور مطرح مي باشد، به گونه اي كه فرش و گليم كردستان به همراه محصولات ظريفه مانند شطرنج شهرت جهاني پيدا كرده است.

 

مهم ترين صنايع دستي استان كردستان عبارتند از: نازك كاري چوب، دست بافي، خراطي، ساخت زينت آلات محلي، سوزن دوزي و روكاري، سفال سازي، حصيربافي، گيوه دوزي، نمدمالي و ساخت محصولات چرمي. دستبافي شامل سجاده، موج، شال، جاجيم، گليم، گليمچه و پارچه لباسي است كه در بيشتر نقاط شهري و روستايي كردستان تهيه مي شود. زينت آلات شامل انواع دستبند، گردن بند، سينه ريز، النگو، سربند، انگشتري و گوشواره است. نازك كاري با چوب شامل قوطي سيگار، شيريني خوري، كيف زنانه، سيني، بشقاب، آجيل خوري و... مي باشد.(سعيديان، 1369، 1023).

 

قالي و گليم

استفاده از رنگ هاي گياهي، تركيب نقش و اصالت طرح، موجب برتري كيفيت قالي و گليم استان كردستان شده است. شهر سنندج و بيجار مهم ترين مركز توليد گليم و قالي مي باشد. شهرت جهاني فرش سنندج و اعتبار آن در ميان بازارهاي جهاني سبب شده است كه در دائره المعارف بريتانيا كه از معتبرترين دائره المعارف هاي دنياست، واژه « سنه» را كه كردي سنندج است به نوعي قالي معروف ترجمه كرده اند.

 

محصولات نازك كاري

كردستان مهم ترين استان كشور از لحاظ توليدات نازك كاري است. هنر نازك كاري تركيب قطعات بسيار كوچك از انواع چوب هاي پرداخت شده طبيعي مي باشد كه با ظرافت خاص در كنار هم قرار گرفته و موجب به وجود آمدن قطعات بسيار ظريف چوبي همانند قلمدان و ساير محصولات مي گردد. علاوه بر نازك كاري، اروسي سازي، منبت و معرق سنندج نيز از شهرت و اعتبار برخوردار است.

 

جولايي ( نساجي سنتي )

كارگاه هاي توليد پارچه لباس كردي مردانه به جولايي معروف است. اين پارچه ها ده سانتيمتر عرض و در حدود بيست و يك متر طول دارند. محصولاتي همانند جاجيم يا رختخواب پيچ و جانمازها هم حاصل كار جولاها مي باشد كه به صورت سنتي تهيه و به بازار عرضه مي گردد.

 

 

كلاش

در مناطق كردنشين نوعي گيوه به نام كلاش توليد مي شود كه هماهنگي جالبي با لباس كردي دارد. رويه اين كفش از نخ پنبه اي بافته شده و زيره آن از پارچه ي فشرده شده ساخته شده است، به همين دليل كفشي بسيار سبك، نرم، قابل انعطاف و متناسب با محيط كوهستاني است. توليد كلاش در اصل مختص به اورامان بوده ولي اكنون در تمام شهرهاي كردستان توليد مي شود.

 

گلیم شیریکی پیچ

1 مهر 1399

▪ گلیم شیریکی پیچ:
«شیریکی پیچ» نامی است که بافندگان عشایر و روستایی کرمان بر نوعی از گلیم گذاشته اند. در اصطلاح بومی شیریکی پیچ بیشتر به گلیم سوزنی معروف است.
نام شیریکی پیچ به قولی از شریکی پیچیدن دو تار با هم و به نقل قول دیگری از شریکی کار کردن دو یا چند بافنده آمده است.
برای بافت شیریکی پیچ از چله (تار) خامه ، پود کلفت و در برخی مناطق پود نازک استفاده می شود. شیریکی پیچ گلیمی تمام پشمی است که کلیه الیاف اعم از چله ، خامه ، پود پشمی هستند. بافت این نوع گلیم به اندازه قالی مشکل و وقت گیر است.


وسیلهٔ بافت دار گلیم بافی افقی ویا عمودی است. گره زدن در شیریکی پیچ بر دو نوع است: گره متن و گره آب دوزی.
پس از اتمام گره زنی هر ردیف پودگذاری انجام و بین پود و گره ها درگیری ایجاد می شود. نقوش شیریکی پیچ بنابر امکانات خاص خود از محدودهٔ هندسی بالاتر می رود و گاه توازن و هماهنگی را از ترکیب نقوش غیرمتقارن بدست می آورد.


اساس کار بافندگان شیریکی پیچ «دار» است که شامل دو تیر چوبی یا فلزی موازی با هم است و دو تیر دیگر بطور عمودی به ابتدا و انتهای آن متصل شده و روی هم چهارچوبی مستطیل شکل بوجود می آورند و چله ها قسمت سر دار و زیر دار را دور می زنند. در میان چله ها و عمود بر آنها دو چوب یکی بنام «گُرد» و دیگری بنام «پس گرد» قرار می گیرند. قیچی ، چاقو و دفتین از دیگر ابزار بافت است.


در منطقه بافت و توابع آن از شاخ حیوان برای پس و پیش کشیدن گرد استفاده می شود و البته شایان ذکر است استفاده از شاخ در دارهای افقی رایج می باشد. در بافت گلیم شیریكی پیچ از نخ بسیار نازك (جهت استفاده برای پود نازك گلیم) پشم(برای بافت گلیم و چله كشی و پود كلفت) ، کرک و ابریشم (بافت گلیم) استفاده می شود. شیریکی پیچ گلیم تمام پشم است. از نخ پشم برای تاروپود و خامه استفاده می شود. گاهی نیز از نخهای ابریشم رنگی در کنار نخ پشمی برای خامه استفاده می شود.


بافت این گلیم از نوع «پودگذاری» است و چون نحوه پیچش خامه به دور تار در گلیم شیریکی گره هایی که در بافت شیریکی پیچ رایج است ، عبارتند از:
۱) گره متن: گره متن پود از زیر دو تار بیرون آورده می شود سپس از روی آنها گذشته و به همین ترتیب از زیر و روی تارهای دیگر هم می گذرد.
۲) گره آب دوزی: در این نوع گره پود از روی دو تار عبور کرده از زیر دو تار برگردانده می شود و مجدداً از زیر و روی همان دو تار عبور می کند. پس از سفت شدن گره قسمتهای اضافی به پشت گلیم برده می شود. این گره نسبت به گره متن از ضخامت بیشتری برخوردار است. زیرا پود دو بار به دور نخهای تار پیچیده می شود. عمل پودپیچی و ایجاد گره گاه از سمت راست و گاه از سمت چپ صورت می گیرد.

 


شیوه بافت در گلیم شیریکی پیچ رج به رج است که بعد از اتمام هر رج عمل پودگذاری توسط پودی نازک انجام می گیرد. این پود همانند پود قالی تاثیری در به وجود آمدن نقوش گلیم ندارد وتنها باعث استحکام و مانع از تداخل گره های هر رج می شود. در بافت و توابع آن ، این گلیم به صورت دو پود بافته می شود.


پس از اتمام بافت گلیم نوبت به عملیات تکمیلی می رسد که این مراحل عبارتند از:
۱) سوزاندن نخهای اضافی پشت گلیم
۲) سوزاندن پرزهای اضافی سطح گلیم
۳) شستشوی گلیم
۴) دارکشی کردن (این عمل زمانی ضروری است که گلیم پس از بافت حالت اعوجاج داشته باشد)
۵) اتوبخار دادن


در این گلیم ، رنگها هر کدام فلسفهٔ خاص خود را دارند و هر رنگی دارای یک مفهوم نمادی است و براساس اعتقادات و فرهنگ خاص ، انتخاب شده اند. برای زمینه شیریکی پیچ اغلب از رنگ سفید ، قرمز ، شیری استفاده می کنند. علاوه بر رنگهای اصلی ، رنگهای مصرفی دیگر در این قسمت عبارتند از: نخودی ، سرمه ای و آبی فیروزه ای. برای ایجاد نقوش هم از رنگهای مشکی ، قرمز لاکی ، سفید ، زرد ، سبز ، یشمی ، قهوه ای ، آبی فیروزه ای ، نارنجی ، پسته ای ، دارچینی ، مسی ، حنایی ، شتری (ترمه ای) ، سورمه ای ، کرم و .... استفاده می شود.

 

در این گلیم ، رنگها هر کدام فلسفهٔ خاص خود را دارند و هر رنگی دارای یک مفهوم نمادی است و براساس اعتقادات و فرهنگ خاص ، انتخاب شده اند. برای زمینه شیریکی پیچ اغلب از رنگ سفید ، قرمز ، شیری استفاده می کنند. علاوه بر رنگهای اصلی ، رنگهای مصرفی دیگر در این قسمت عبارتند از: نخودی ، سرمه ای و آبی فیروزه ای. برای ایجاد نقوش هم از رنگهای مشکی ، قرمز لاکی ، سفید ، زرد ، سبز ، یشمی ، قهوه ای ، آبی فیروزه ای ، نارنجی ، پسته ای ، دارچینی ، مسی ، حنایی ، شتری (ترمه ای) ، سورمه ای ، کرم و .... استفاده می شود.


▪ نقش:
در میان صدها گلیم به ندرت می توان چند گلیم را پیدا کرد که شبیه به یکدیگر باشند زیرا بافت آنها براساس طرحی از بیش آماده نبوده است. نقوش حیوانی ، گیاهی ، انسانی ، نقوض اشیاء و نقوش تکمیلی (نقوش جاپرکن) در گلیم شیریکی پیچ کاربرد دارد. ترنج نیز از نقوشی است که در این نوع گلیم استفاده دارد. از نقوشی که شباهت کلی به ترنج دارد و در این گلیم استفاده می شود.نقش «بابابیگی» و گل «موسی خانی» است. دیگر نقوش گلیم شیریکی پیچ عبارتند از: نقشه بوته شاهی ، گل شول ، نقش محرمات.


● شالبافی:
هوتک یکی از روستاهای چترود است که تنها کارگاه شالبافی استان کرمان را در خود جای داده است. آقای غضنفر میراحمدی هوتکی آخرین بازمانده از نسل شالبافان کرمان در خانه ای به دور از هیاهوی شهری و نام آوریهای رایج به حفظ این هنر فراموش شده مشغول است.

 


● آجیده دوزی:
▪ آجیده : بخیه دوزی - سوزن دوزی
آجیده دوزی یا لایه دوزی یا پنبه دوزی یکی از رودوزیهای ایرانی است که ریشهٔ عمیقی در هنرهای سنتی ایران دارد و قدیمی ترین مدرکی که پیرامون آن داریم به زمان هخامنشیان مربوط می شود. در دورهٔ اشکانیان وساسانیان نیز این هنر رواج داشته است. حجاریهای این دوره گواه بر این مدعاست. در دوره اسلامی تادورهٔ صفوی این دوخت مانند سایر دوختها از رواج نسبی برخوردار بوده و بصورتهای مختلف کاربردی تولید و مصرق می شده اما دورهٔ صفوی دورهٔ اوج این هنر می باشد. شاردن در سیاحتنامهٔ خود اشاراتی به استفادهٔ ایرانیان از پنبه دوزی برای ضخیمتر ساختن لباسهای زمستانی در ایران عصر صفوی کرده است.


آنچه باعث زیبایی لایه دوزیهای ایرانی می شود ، برجستگیهای نقوش است. زیرا در پنبه دوزی دو لایه ، لایه ای از پنبه خیلی نازک ، واتین ویا موارد مشابه دیگر در بین آستر و رویه قرار می گیرد.
در دورهٔ صفویه ، زندیه ، افشاریه ، قاجاریه ، هنرمندان آجیده دوز ، برای رویه ، پارچهٔ قلمکار ریزنقش انتخاب و آن را به شکل خاصی بخیه دوزی می نمودند.


از این نوع دوخت بیشتر برای تزئین روبالشی ، البسه ، کلاههای درویشی و شب کلاه ، بقچه ، سوزنی ، سجاده ، روانداز ، روتختی ، روکرسی ، شنل و بعضی از وسایل آشپزخانه استفاده به عمل می آید. پارچهٔ مصرفی بیشتر ابریشمی ، نخی ، پنبه ای ، مخملی ، ساتن ، کتان ، تافته ، اطلسی و پارچه های تلفیقی از نوع و جنسهای مختلف می باشد. از نقوش رایج در این هنر می توان به نقوش هندسی ، گل و مرغ ، گل بته ای ، طره ای لچکی ، شمسه ای و اسلیمی اشاره نمود.


در گذشته استانهای کرمان و خراسان از مراکز اصلی این نوع رودوزی بوده است. و در حال حاضر در ماهان نوعی کلاه درویشی تولید می گردد که آن را پنبه دوزی نموده و بر روی آن با خطوط موازی ظریف ، نقشهای برجسته ای بوجود می آورند.


● گبردوزی (زرتشتی دوزی ):
گبردوزی یا زرتشتی دوزی ، همانگونه که از نامش پیداست هنری مرتبط با زرتشتیان ایران می باشد و توسط زرتشتیان ابداع گردیده است.
در گذشته رسم بود که زرتشتیان کمی پس از تولد فرزند دختر ، کار دوختن جامهٔ عروسی او را آغاز می کردند. طی چند سال جامهٔ عروس با گلدوزیهای زیبا به پایان می رسید و به یک اثر هنری جالب مبدل می شد که در حال حاضر هنوز نزد زرتشتیان یزد و کرمان رواج دارد. گبردوزی معمولاً با نخ ابریشمی الوان روی پارچه های ریزبافت انجام می شود و نگاره های رایج را بیشتر تصاویر درخت ، طاووس ، گل ، نقوش هندسی و محرمات تشکیل می دهد. نقوشی که با ابریشم الوان دوخته می شود به قدری ظریف است که بخیه های آن را فقط با ذره بین می توان دید.


پای شلوارهای گبردوزی شده را با نوارهای نازکی از پارچه های مختلف رنگی می دوزند. نقوش گل روی این نوارها بصورت خیلی ظریف با ابریشم دوخته شده است. در کنار آنها بطورمتناوب تکه های رنگارنگ پارچه ابریشم یا چیت گلدار روشن دوخته شده است.
لبهٔ شلوار گبردوزی شده که دارای پهنای زیادی است ، در قسمت زانو جمع شده و مانند بادکنکی به نظر می آید. گبردوزی بیشتر با دوختهای ترکیبی ، ساقه دوزی ، توپردوزی ، دندان موشی و زنجیره دوزی می باشد.
منبع: vista.ir

صنایع دستی و آثار چوبی تزیینی کرمان

1 مهر 1399

صنایع دستی, صنایع دستی چوبی 

هنر معرق روی چوب، از رشته های پر پیشینه صنایع چوب در کرمان است

 

 هنر خوشنویسی

سابقه هنر خوشنویسی به عنوان یکی از هنر های سنتی و دینی کرمان تا حدود قرنهای پنجم و ششم هجری باز می گردد. بصورت کتیبه آثاری از این دوران را در کرمان مشاهده می کنیم از جمله کتیبه های بنای خواجه اتابک و مسجد ملک که به خط ثلث و کوفی است. البته کرمان در تاریخ هنر خوشنویسی، هرگز از مراکز مهم این هنر قلمداد نشده است اما هنرمندان بزرگی چون : اسداله کرمانی ( قرن نهم هجری قمری )، عبداله بیانی ( قرن دهم )، شیخ ثانی کرمانی (قرن دهم )، محمد مؤمن کرمانی (قرن دهم)، میرزا حسن کرمانی (قرن یازدهم) به جامعه معرفی کرده است که تعدادی از آنها ، از مؤثرترین شخصیتها در تاریخ خوشنویسی قلمداد شده اند.

 

به عنوان مثال میرزا حسن کرمانی از شخصیتهایی است که در تکامل خط شکسته نقش بسیار مهمی داشته و احتمالاً درویش عبدالمجید طالقانی هم از او تأثیر گرفته است. در یکصد و پنجاه سال اخیر هم با توجه به اینکه در شیراز، تهران، اصفهان و تبریز خوشنویسی رواج کامل داشته و خوشنویسان بزرگی تربیت شده اند در کرمان چندان خوشنویس بزرگی که بتوان او را هم شأن شخصیتهای بزرگ خوشنویسی برشمرد تربیت نشده است.


در پنجاه سال گذشته می توان از خوشنویسانی چون: مشاق، رشیدی، وکیل زاده، خضرائی و ... نام برد. از سالهای ۱۳۵۵ خوشنویسی در ارتباط با انجمن خوشنویسان ایران با حضور جمال الدین مؤدب دوران جدیدی را شروع کرد. ایشان در رواج این هنر در کرمان بسیار تأثیر داشت و هم اکنون مدیریت کانون هنر کرمان را بر عهده دارد.


● آثار چوبی تزئینی
تولید صنایع چوبی در کرمان به دلیل کمبود چوب ، همیشه در حد رفع نیازهای منطقه بوده است. هر چند که احتمالاً در گذشته های دور کرمان یکی از مراکز تولید چوب بوده ( در کتیبه های داریوش آمده است که برای ساختن بناها چوب مورد نیاز را از جنگلهای کرمان تأمین کرده اند .)


تزئینات چوبی تفننی در دوران قبل ساخته نشده اند، بلکه فقط در حد ساخت ظروف چوبی و وسایل بازی مانند تخته، شطرنج، در ، پنجره و ... .در هر حال آنچه امروز به عنوان صنایع چوبی تزئینی در کرمان وجود دارد ، به قرار ذیل است :


▪ منبت
منبت کاری، هنری مشتمل بر برجسته کاری چوب به وسیله ابزار و مغارهای خاص بر اساس نقشه ای دقیق است.
تبحر هنرمندان کرمان عمدتاً در ساخت اسکلت مبلهای قالی و منبت کاری آنهاست.ساخت مبل قالی در کرمان بسیار متداول بوده و خراطی و منبت کاری روی اسکلت این مبلها از هنرهای سنتی و خاص هنرمندان کرمانی است.


▪ معرق
هنر معرق روی چوب، از رشته های پر پیشینه صنایع چوب است که خاستگاهش هند می باشد و از آن کشور به ایران راه یافته، و توسط هنرمندان و صنعتگران ایرانی تکمیل شده و گسترش پیدا کرده است. این هنر که درابتدای ورود به ایران تلفیق چوب و فلز بود ، به کمک ذوق و اندیشه معرق سازان ایرانی، تغییر سیما داد.

 

هنرمند ایرانی به جای یک نوع چوب، به استفاده از چوب به رنگهای مختلف پرداخت و هم اینک استفاده از حدود هفتاد نوع چوب نظیر: رز، زیتون، شمشاد، نارنج، فوفل، عناب، گردو، اقاقیا، ممرز، کیکوم و ... نزد معرق سازان مرسوم است.افزون بر این، صنعتگران بنا به ضرورت و ذوقشان گاهی از استخوان شتر، صدف، مس، نقره، عاج و حتی طلا برای تکمیل فرآورده هایشان استفاده می کنند.


یکپارچگی طرحها و تولیدات معرق تا حدی است که اگر کسی با چگونگی ساخت آن آشنایی نداشته باشد، به سختی می تواند بپذیرد که آنچه در پیش رو دارد، حاصل ترکیب قطعات چوب با یکدیگر است. در حال حاضر این هنر علاوه بر ساخت تابلوهای دیوارکوب ، برای تزئین رویه میز،پشتی صندلی، رحل قرآن، جعبه های قاشق و چنگال، سرویسهای چوبی و درهای مقابر ائمه اطهار، منازل مسکونی و ... نیز استفاده شده و می شود.


▪ گره چینی
گره چینی از هنرهای دیرینه در صنایع چوبی است که در آن از کنار هم قرار دادن تکه های کوچک چوب، نقوش گره های سنتی و هندسی نمایان می شود.
آقایان محمد حسین عمید، ماشااله خدادادپور، و فرزندشان عبدالرضا خدادادپور و محمدرضا عبدالعلی زاده از هنرمندان این رشته در کرمان هستند.


ساخت درها و قطعات گره چینی بناهای ذیل، از جمله نمونه کارهای استاد عمید می باشد:
بقعه شاه نعمت الله ولی، باغ شاهزاده در ماهان، ارگ بم، مسجد جامع کرمان، مسجد امام کرمان،گنبد جبلیه، بازار وکیل، حمام گنجعلیخان، و مسجد جامع بندر لنگه.
ـ از آثار آقای خدادادپور به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
۱)در ورودی مسجدالرضا،
۲) مسجد امام و مسجد جامع در کرمان،
۳) ضریح امامزاده جوپارو امامزاده عباسعلی.


● سازسازی
سازندگان ساز در کشور ما واقعاً مظلوم واقع شده اند در صورتی که بخش مهمی از هنر نوازندگان خوب و چیره دست، در ساز خوبی نهفته است که دستهای هنرمند سازندهٔ ساز آن را آفریده، و همانطور که نوازندهٔ هنرمند و شورآفرین به جماعت مشتاق و علاقمند معرفی می شود، باید سازندگان چیره دست و توانای ساز نیز از شهرت و ناموری بهره مند گردند.« محمد حسین نوحی » (متولد ۱۲۸۰ ه.ش. و متوفی به سال ۱۳۷۸ ه.ش. ) در تولید آثار چوبی بسیار ماهر بود و در ساخت ساز از جمله تار، سنتور و ویلن تبحر داشت و تاری که وی می ساخت در تمام ایران شهرت داشت.

مرحوم « احمد فغان » نیز از دیگر هنرمندان سازنده ساز کرمان بوده است.
استاد « حسین مسعود » از بهترین سازندگان ساز در کرمان می باشند که درنوازندگی انواع سازها تبحر دارند، کتاب « گام به گام با هنر ساز سازی موسیقی ایران » که درحال چاپ است مشتمل بر تجربیات ۶۰ سالهٔ وی در هنر ساز سازی است.
ایشان ۱۴ عدد از بهترین سازهای ساخت دست خود و تجهیزات ساخت ساز را به میراث فرهنگی کرمان اهداء نموده که در « باغ موزهٔ هرندی » در موزه ای به نام استاد نگهداری می شوند.

سوند بافی صنایع دستی شهرستان سیریک

1 مهر 1399

سوند بافی یکی از صنایع دستی مردم شهرستان سیریک است که همه موارد تشکیل دهنده آن از درخت نخل است .
سوند از شاخ و برگ درخت نخل و در ابعاد ۴ ، ۶ و ۸ متری ساخته می شود و برای ساختن سایبان ، خانه های روستایی ، انباری ، کپر ، آغل احشام و حریم باغها استفاده می شود .

 

این حرفه با توجه به اقلیم جغرافیایی منطقه ، سهولت تهیه ، جابجایی و ماندگاری در برابر رطوبت و آفتاب دارای خریداران بسیاری داخل کشور و کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد .
از درخت نخل محصولاتی شامل سوند ، حصیر ، خرمای دامی ، خرما و شیره خرما به کشورهای حوزه حاشیه خلیج فارس صادر می شود.

 

 

سوند که حصیری زمخت و خشن است و یکی از صنایع دستی مردم در جنوب ایران می باشد که جز حصیربافی و رایج ترین صنایع دستی است وجود نخلستان ها و درختان خرمای فراوان این فرصت را فراهم آورده تا با آن گونه های مختلف حصیر بافته شود. برای ساختن سوند از شاخه برگ‌دار درخت خرما استفاده می‌شود شاخه برگ دار را با طناب‌هایی‌که از برگ درخت خرما بافته شده است به‌ هم متصل کرده و برای پوشش سقف خانه ها و حفاظت بادگیرها در فصل زمستان استفاده می شود.
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

انواع نقش ها

1 مهر 1399

1. نقوش انسانی: از این نقوش در هنر سوزندوزی کمتر استفاده می شود و این نوع نقش بر روی قالیچه ها کاربرد بیشتری دارد.

 

2. نقوش حیوانی: که برگرفته از انواع حیوانات است که این حیوانات ممکن است در اطراف و خود منطقه وجود داشته باشد دا مانند نقش حیواناتی مانند طاووس برگرفته از ذهنیات فرد باشد که به خاطر زیبایی آنرا به کار می برد.

 

3. نقوش گیاهی: عدم وجود گل در بلوچستان ذهن سوزندوز را بر آن داشته تا به نقش آفرینی آن بپردازد و با کنار هم قرار دادن چند مربع، لوزی، مثلث یا مستطیل انواع گل و نقش ها را می آفرینند.

 

 

4. نقوش هندسی: نقش های هندسی بیشترین کاربرد را نه تنها در سوزن دوزی بلکه در انواع فعالیت ها مانند سفال، زرگری و غیره می تواند داشته باشد.

 

انواع طرح ها:
1- طرح های تاری: سه تاری، چهارتاری، شش تاری، هفت تاری و ده تاری.
2- طرح های گل
3- طرح های حاشیه یا اطراف گل
4- طرح های چشم
5- ابزار کار و وسایل زندگی
6- عناصر طبیعت مانند ماه و خورشید
7- حیوانات اهلی و وحشد مانند اسب، شتر، مرغ، خروس، بز و پلنگ که به نام های اسب گوش، مرغ پر، مرغ و خروس، صبرلو، اشتر، بز است.
8- پرندگان
9- خزندگان مانند مار


دوخت و انواع آن:
دوخت درهر منطقه ای با منطقه دیگر تفاوت دارد و در هر منطقه ای نیز نام مخصوص به خود را دارد. به این ترتیب نمی توان برای آن تعریف خاصی لحاظ کرد. از انواع دوختها می توان به چوطل دوزی، آسان تانکه، بالمدک، کپ وجلت، محسم سندکی، چکن و پرکار لاهاری و پرکار و... اشاره کرد.

 

لازم به ذکر است که از نمونه های سوزن دوزی، فراورده های تکمیلی نظیر: کیف، جای جوراب، قوطی سیگار، کیف بغلی، کیف پول خرد، جلد عینک، جای کلید، جای دستمال کاغذی، دستمال سفره، شلوار، کت، مانتو، کراوات، پارچه، کفش، کمربند، کیف، آباژور، چکمه، شلیته، بلوز، کاپشن، جلد آلبوم، قاب عکس و ... تهیه می شود.
منبع:tebyan.net

 


سوزن دوزی بلوچ

1 مهر 1399
 


صنایع دستی مردم بلوچ, طرحهای سنتی محلی

سوزن‌دوزی بلوچ هنر ظریف و پر سابقه‌ای است

 

سوزن‌دوزی یا نخ‌دوزی یا گل‌دوزی یکی از روش‌های دیرینه آرایش جامه است، که خصوصا در میان زنان بلوچ هنری رایج است. در این نوشتار میتوانید با ویژگی های منحصر به فرد این روش رودوزی در هنرهای دستی ایران زمین آشنا شوید.

در غرب ایران، قطعاتی از منسوجات سوزن‌دوزی شده با نقش‌های پیچیده که تاریخ ساخت آن‌ها به شش هزار سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد، پیدا شده است.

 

دست‌دوخته‌ها به‌جز جنبه تزیینی و شناسنامه‌ای، در بعضی اوقات به‌خاطر عقاید مذهبی بر روی کلاه یا پوشاک جلوه‌گری می‌کرده است. در قبل از اسلام به‌جز جنبه تزیینی، جنبه طلسم گونه آن نیز مطرح بوده است. در بیش‌تر نقاشی‌ها یا نقش برجسته‌ها، طرح‌هایی بر روی لباس‌ها منقوش شده است. جامه‌های روی نقش برجسته‌های پیش از اسلام حکایت از رواج سوزن‌دوزی در آن زمان دارد.

 

سوزن‌دوزی بلوچ هنر ظریف و پر سابقه‌ای است، که هیچ کس به درستی نمی‌داند از چه زمانی در ایران رواج یافته است و در کتب تاریخی کم‌تر از آن یاد شده است. با این وجود می‌توان گفت کار بلوچ‌دوزی که همان گل ابریشم دوخته بر پارچه‌هاست و در دوره‌ای با صنعت تولید ابریشم رابطه داشته است.

 

در کتاب آخرین ماموریت، نوشته مغرالدین مهدی، راجع به سوزن‌دوزی آمده: یکی از صنایع که در حد خود بسیار زیبا و ارزنده است، صنعت دوزندگی و دست‌دوزی جلیقه و لباس زنانه است. مانند ترمه، دست دوزی می‌نمایند و با نهایت زیبایی و با ابریشمی که با رنگ‌های طبیعی رنگ کرده‌اند و رنگش ثابت است و هیچ وقت از بین نمی‌رود، نخ‌دوزی می‌کنند. صدها مربع و مستطیل و لوزی می‌دوزند، یک اندازه که اگر با پرگاری دقیق اندازه‌گیری کنند سرمویی تفاوت ندارد.

 

صنایع دستی مردم بلوچ, طرحهای سنتی محلی

سوزن‌دوزی یکی از روش‌های دیرینه تزیین لباس است که در میان زنان بلوچ هنری رایج است

 

پیشینه سوزن دوزی
سوزن دوزی این هنر پرجذبه را نمی توان به زمان خاصی اختصاص داد اما اگر بخواهیم زمان به فعلیت رسیدن آن را بررسی کنیم شاید در حدود 100 یا 200 سال پیش از ظهور اسلام و آمدن اسلام به ایران مربوط باشد که قومی به نام اسلاوها به ناحیه ای از بلوچستان آمده و در آنجا سکنی گزیدند. این گروه از اسلاوها از طریق جاده ابریشم به این منطقه آمده بودند (این منطقه در حال حاضر جز خاک پاکستان است و در مرز افغانستان و پاکستان قرار دارد). این ناحیه را که این گروه برای سکونت خویش برگزیده بودند به علت اینکه مسیحی بودند و آئین اسلام را قبول نداشتند کافرستان می گفتند که این قوم پرورش کرم ابریشم و به دست آوردن نخ از پیله های ابریشم و استفاده از آن را در پارچه بافی و سوزن دوزی به زنان بلوچ آموختند.
به همین سبب بلوچستان، این خطه گسترده و خشک با مردمان سختکوش و خستگی ناپذیرش خاستگاه یکی از ظریف ترین هنرهای دستی ایران است.
ویژگی های سوزن دوزی بلوچستان

بدون تردید سوزن دوزی بلوچستان را باید در زمره یکی از اصیل ترین و جالب ترین صنایع دستی کشور به حساب آورد و یکی از ظریف ترین هنرهای دستی ایران است که طی آن تمام یا قسمت اعظم پارچه از کوک وبخیه های رنگین پوشیده شده است.

 

این صنعت که در آن ذوق و خلاقیت زنان سوزندوز به صورت طرحهای سنتی محلی که بیانگر خصوصیات و ویژگیهای هر منطقه است خلاصه می گردد، امروزه در میان صنایع هنری و سنتی کشور مرتبه و مقام بسیار والایی دارد. شناخت این هنر ارزنده توسط ساکنان شهرها با افزایش تقاضا برای محصولات سوزندوزی و ازدیاد تولید در مناطق مختلف مقارن بوده است و از این رو انواع رومیزی، کوسن، سفره، آباژور، پرده و غیره نیز توسط سوزندوزان تولید می شود.

 

مهمترین مراکز تولید سوزندوزی عبارت است از: اسپکه، هریدک، کوپچ، پیپ، مته سنگ، چانف، مهنت، ایرندگان، قاسم آباد، گشت، سوران، کله گان، بمپور، اسماعیل آباد و زاهدان. برای طرح سوزندوزی از پارچه و نخهای رنگی که مواد اولیه را تشکیل می دهند استفاده می شود.

 

نخهای مورد استفاده از جنس ابریشم و پنبه است که بیشترین نخ مورد استفاده نخ پنبه ای است که به راحتی می توان آنرا در بازار از واسطه ها دریافت کرد. نخ پنبه ای انواع مختلف دارد که به علت همجواری با پاکستان بیشترین استفاده از نخهای پنبه ای وارداتی پاکستان می باشد.و علاوه بر آن از نخهای مرغوب دمسه نیز استفاده می شود.

 

از نخ ابریشم بیشتر در گذشته استفاده می شد که امروزه به علت کمیابی آن و گرانقیمت بودنش کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. نخهای به کار رفته در سوزندوزی به صورت مختلف و متنوع انتخاب می شوند که بیشتر از نخهای به رنگ تیره استفاده می شود.

 

80 درصد آنها را رنگهای قرمز و نارنجی روشن تشکیل می دهد. نحوه دوخت همه نقشها به این صورت نیست. و به این صورت است که سوزندوزان مستقلا به تهیه محصول می پردازند و در صورت کار گروهی پس از پیاده کردن طرح کلی ، هر زن یا دختر سوزندوز یک رنگ را تماما سوزندوزی می کند و برای قسمت بعدی و استفاده از رنگ دیگر در تولید محصول آنرا به هنرمند بعدی سپرده و این عمل تا خاتمه کار و تکمیل محصول ادامه می یابد.

 

 

در گویش محلی به این عمل دسته جمعی ، حشر گفته می شود. منظور از پرکار، کم کار و میان کار این است که اگر تمام پارچه مورد نظر سوزندوزی شود پرکار است ولی اگر بیشتر قسمتهای پارچه سوزندوزی شود اما فواصلی هرچند کم هم باقی بماند نوع دوخت میان کار است ولی اگر فواصل باقیمانده زیاد باشد نوع کم کار را تشکیل می دهد.

سبد ماهیگیری صنایع دستی استان کردستان

1 مهر 1399

طریقه ی ساخت سبد بافی سنتی , هنرهای دستی و سنتی

سبدبافی از صنایع دستی استان کردستان است

 

رویش درخت "بید" در کناره رود برای مردم اورامان، این امکان را فراهم می کند تا از ساقه های آن در سبد بافی استفاده بکنند. علاوه بر این از برگ درخت "بید" در رفع پاره ای از دردهای مفاصل بهره می گیرند سبد بافی از زمره کارهای مردان اورامان است. ترکه ها را در هنگامی که انعطاف لازم دارند از تنه درخت جدا و به شیوه ای بسیار کهن به فرم ها و شکل های گوناگون و هر یک را جهت استفاده در کاری معین می بافند.

 

  بیشتر بخوانید:  صنایع دستی کردستان  

 

طریقه ی ساخت سبد بافی سنتی , هنرهای دستی و سنتی

آموزش سبد بافی با چوب

 

 

تعداد و طول ترکه ها را به اندازه شی که لازم است بافته شود انتخاب می کنند. این نوع سبد در صید ماهی بکار گرفته می شود. شکل سبد به گونه ای است که هنگام غوطه ور شدن در آب و ورود ماهی در آن به دلیل برگشت لبه خارجی آن به داخل و جریان تند آب، خروج ماهی از آن تقریبا امکان ناپذیر است. مردان روستا به شیوه دیرینه و با استفاده از سبدهای بافته شده به صید ماهی روی می آورند. سبد غوطه ور در آب به حال خود رها می شود تا صید خود را به دام اندازد.

• دستگاه ابریشم بافی

1 مهر 1399

• دستگاه ابریشم بافی:

دستگاه ابریشم بافی,ابریشم بافی,دار ابریشم بافی

کارگاه ابریشم بافی از قسمت های مختلفی تشکیل شده است

 

کارگاه ابریشم بافی که از چند قسمت تشکیل شده است و در دو نوع زمینی یا چاله ای و سطحی یا بدون چاله نصب می شود. اجزای کارگاه ابریشم بافی شامل مواردزیر است:

 

◊ نورد کارگاه ابریشم بافی: چوبی است استوانه ای شکل و به قطر ۱۵ الی ۲۰س و به طول ۱۳۲ س که بر روی دو پایه پوبی مستقر شده است. کارکرد آن در کارگاه ابریشم بافی محکم کردن نخ ابریشم و تابیدن پارچه بافنده به دور آن و ردیف کردن نخها جهت بافندگی است. نورد بوسیله یک پارچه چوبی به زمین محکم می شود.

 

◊ نورد گردان: یکی از اجزای کارگاه ابریشم بافی می باشد. چوبی که بوسیله آن نورد را می گردانند.

 

◊  پایه: دستگاه ابریشم بافی دارای شش پایه چوبی می باشد. دو پایه در جلو و پشت، برای محکم کردن تارهای بافندگی و دو پایه برای نگه داشتن نورد و دو پایه برای متصل کردن پدال به زمین است.

 

◊ شانه: ابزاریست چوبی با دندانه های چوبی یا فلزی که در ابعاد ۴۸در ۲۰س ساخته میشود. وظیفه شانه در ابریشم بافی این است که پس از عبور پود از تارها آنها را محکم به هم بکوبد.

 

◊ قرقره: در ابریشم بافی ابزاریست که بصورت جفت در بالای گورد قرار می گیرد. قرقره ها از یک طرف بوسیله نخ به چهار چوبه دار و از طرف دیگر به گورد متصل می شود. وظیفه آنها تنظیم کار گورد است. طول آنها ۲۲س و عرض آنها ۵/۶س بوده و تماما از چوب ساخته شده اند.

 

◊ پدال: جنس پدال در کارگاه ابریشم بافی چوب است و باشکلی شبیه پدال وسایل نقلیه در پائین دستگاه بافندگی قرار دارد. با پدال  کارگاه ابریشم بافی نخ از یک طرف به زمین و از طرف دیگر به گوردها متصل می باشد. تعداد آنها دو عدد است که پای بافنده بر روی آنها قرار می گیرد. وظیفه آنها کشیدن گوردها به پائین بوده و عموما طول آنها ۲۷س و عرض آنها ۹س است.

 

• ابزارهای ابریشم بافی:

ابریشم بافی,ابزار ابریشم بافی,کارگاه ابریشم بافی

ماکو، ماسوره کوچک و بزرگ، گورد از ابزارهای مهم در ابریشم بافی می باشد

 

* ماکو: یکی از ابزارهای ابریشم بافی ماکو می باشد، وسایل چوبی که ماسوره در داخل آن قرار گرفته و پود را از بین تار ها عبور می دهد. اندازه بیرونی آن ۲۸در ۵ س و قسمت داخلی آن ۵/۱۳ در ۱۴ س است.

 

* ماسوره کوچک: ماسوره کوچک که از لوازم ابریشم بافی می باشد ساخته شده از نی است و نخ های بافندگی (پود) به دور آن پیچیده شده و برای بافندگی در داخل ماکو قرار می گیرد. طول آن ۷ س و قطر آن ۵/۱س است.

 

* ماسوره بزرگ: طول آن ۱۰س و قطر آن ۲س است و نخ چله بدور ماسوره بزرگ پیچیده می شود.

 

* گورد: یکی ابزارهای ابریشم بافی است که از ترکیب سه نی و نخ های پنبه ای ساخته شده است. طول آن ۵۷و عرض آن ۱۸س بوده و از قسمت بالا به قرقره و از پائین به پدال دستگاه ابریشم بافی متصل میباشد وظیفه گورد بالا و پائین بردن تارهای بافندگی جهت عبور دادن پود می باشد. برای آنکه نخ ها را داخل ماسوره بپیچند نیز از دستگاهی استفاده می کنند که به آن چرخ گویند.

 

آشنایی با هنر ابریشم بافی

1 مهر 1399

ابریشم بافی,صنعت ابریشم بافی,مواد اولیه ابریشم بافی

صنعت ابریشم بافی در ایران از سابقه طولانی برخوردار است

ابریشم بافی

( Silk Wearing Abrisham bafi)

رشته ابریشم، الیافی است که به واسطه ی برخی از انواع کرم هایی که برای حفاظت از خودشان پیله می سازند، تولید می شود.

 

تاريخچه ‌ابریشم بافی:

تاریخچه ابریشم بافی,منسوجات ابریشم بافی,ابریشم بافی

از جمله مراکز ابریشم بافی ایران مناطق رامیان، مینودشت و ترکمن صحرا می باشد

 

بنا به شواهد تاريخی، كشف كرم ابريشم و پرورش آن براي نخستين بار در چين باستان اتفاق افتاد. اما به هرحال پس از حدود سه هزار سال پنهان كاری، ديگر جوامع از شيوه پرورش و تهيه ابريشم اطلاع يافتند. پرورش كرم ابريشم بتدريج در جوامع مختلف خصوصاً ژاپن و ايران گسترش يافت و يافته های حفاری مارليك و چراغعلی تپه گويای رشد صنعت ابریشم بافی مردم روستانشين ايران در دوره ماقبل تاريخ می باشد.

 

در محدوده فعلی استان گلستان ( كه در گذشته به نام گرگان بوده ) ابريشم بافی و توليد ابریشم دارای سابقه ای ديرينه می باشد. با توجه به منابع تاريخی، در دوره حمله مغولان و عهد صفويه، گرگان يكي از مناطق مهم توليد ابريشم ايران بوده است.

 

لازم بذكر است كه پارچه های بافته شده در منطقه گرگان و دشت به سبك پارچه های ابريشمی چينی می باشد.

 

این دستبافته ها در سال 1356 هجری شمسی برنده جایزه ظریف ترین و زیباترین دستبافته جهان گردید و جایزه یونسکو را از آن یک زن ایرانی به نام خانم صغری کبیری از اهالی روستای زاوین در استان خراسان رضوی نمود.

 

پارچه‌های ابریشمی با تارهای طلا و نقره در شوشتر، شیراز، فسا، اصفهان بافته می‌شدند و از جمله مراکز ابریشم بافی ایران مناطق رامیان، مینودشت و ترکمن صحرا در استان گلستان و روستای زاوین، کلات نادری، راز، جرگلان، مانه و سملقان در استان خراسان را می‌توان نام برد.

 

معرفی مواد و لوازم ابریشم بافی:

ابریشم بافی,لوازم ابریشم بافی,ابزار ابریشم بافی

دار ابریشم بافی باید دارای تکیه گاه مناسب از جنس نرم و پوشش پلاستیکی باشد

 

- دار ابریشم بافی:

دار ابریشم بافی باید سالم و عاری از هرگونه شکستگی باشد و در ضمن دار ابریشم بافی دارای تکیه گاه مناسب از جنس نرم و پوشش پلاستیکی باشد و پهنای آن از ۳۵س کمتر نباشد.

- کارگاه ابریشم بافی باید دارای نور کافی باشد:

برای ابریشم بافی حداقل پنجره ای به ابعاد یک پنجم کف کار گاه نصب شود. همچنین محل نصب لامپ ها طوری باشد که برای بافنده ابریشم ایجاد خیرگی و سایه نکند.

 

  بیشتر بخوانید: مکرومه بافی

 

• مواد اولیه ابریشم بافی:

- نخ چله: نخ چله یکی از مواد مهم در ابریشم بافی می باشد. در زبان محلی به آن تانه، گوله نخ یا نخ گرد می گویند و جنس آن از ابریشم بوده و تاب این نخ ۴ یا ۵ لاست. ابریشم بافان استان نخ چله را از پیله های ابریشم که خود پرورش می دهند تهیه می کنند.

 

- ابریشم جفت بافت: که در زبان محلی به آن بافه می گویند و به عنوان پود از آن استفاده میکنند.

 

- نخهای طلایی و نقره ای رنگ: که جهت تزئین به عنوان پود از آن استفاده می کنند.

 

- رنگ: شامل رنگ طبیعی (روناس، پوست گردو وپوست انارو…) و رنگ شیمیایی (آبی، مشکی، قرمز، سبز )بوده و برای رنگرزی نخ ها از آن استفاده می شود.

لبتک ( عروسک سیستانی )

1 مهر 1399

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

صنایع دستی سیستان و بلوچستان

 

همیشه سعی بر این بوده تا عروس را در روز و شب عروسی به بهترین روش بیارایند تا تمام زیبایی عروس در آن روز و شب نمایان شود. عروسک متشکل از عروس + ک می باشد یعنی عروس کوچک.

 

در سیستان به این نوع عروسک لبتک می گویند که برگرفته شده از واژه لعبت می باشد که در فرهنگ فارسی معین بازیچه و عروسک معنی شده است. می توان گفت لبتک همان معنی عام عروسک می باشد به این دلیل نیز می بینیم که عروسک ها را به زیباترین حالت ممکن می سازند.

 

اگر چه عروسک ها نمونه های کوچک شده از واقعیات می باشند واقعیاتی که ممکن است نشان از حالتی انسانی داشته باشد یا حیوانی یا نماد و نشانه یک شئ باشد ولی این ابزار با همه سادگی و زیبایی اش یکی از مهم ترین راههای درونی کردن مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در کودکان بوده و هست و خواهد بود.

 

در جایی گفته بودم که عروسک ها نیز خود رسانه هستند و اگر درست بشود از آنها استفاده کرد نقش و تاثیرشان کمتر از رسانه های دیگر نیست. اگر چه خود می دانم که برد و سطح پخش شان به پای رسانه ها نمی رسد ولی به نظرم تاثیر شان عمقی تر بوده و کودک و ذهن کودک را بیشتر درگیر خود می کنند.

 

عروسک سیستانی یا "لعبتک” یا "لبتک” که با چوب درخت مقدس سیستانی به نام "گز”، ( نماد دختران و زایش) ساخته می شود ریشه‌ای عمیق در فرهنگ مردم منطقه دارد، و از دیر باز نقش مهمی در فهماندن آداب اخلاقی و اجتماعی برای کودکان سیستانی ایفا می کرده است ولی متاسفانه با پیشرفت صنعت و ظهور مدرنیته دیگر تنها می شود این رسانه را در خاطره ها و از مدتی قبل تر در چند وبسایت و کتاب پیدایش کرد.

 

از آنجایی که ابزار تهیه عروسک ها ساده بوده در هر خانواده ای این لوازم به آسانی و در حجم زیاد قابل دسترس بوده است اینان برای خرید و فروش ساخته نمی شدند و مادر هر خانواده ای آن را برای کودکان خود می ساخته پس عروسک ها را می شود در سترس ترین و کم هزینه ترین رسانه قلمداد کرد که نقش خود را از دیر باز به درستی ایفا کرده است.

 

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

عروسک لبتک

 

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

عروسک سیستانی

 

 

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

 

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

 

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

 

 

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

 

عروسکهای نمایشی, صنایع دستی زاهدان

 

منبع:seeiran.ir

خطا ...
آدرس ایمیل وارد شده نامعتبر است.
متوجه شدم